این کار که تمام بشود، من آیفونم را مرخص میکنم. یک تلفن میگیرم که حتی نشود با آن تکست هم داد. هر کس کاری دارد زنگ بزند. فیسبوکم را هم میبندم. هر کس کاری دارد ایمیل بزند. جدی میگویم. از ارتباط مدام خستهام. اینکه حالا چرا نمیبندم این است که دارم پولشان را میخورم. یعنی بخشی از کارم این ارتباطات است. نه که پول سلام و علیک با شما را بخورم، اما لازمهاش حضور در این ارتباط جمعیهاست. لازمهاش این است که تمام وقت شبانه روز بشود به من زنگ زد و یک چیزی را یادآوری کرد که همان موقع لازم است با موبایل درست شود یا یک بلایی به سرش بیاید.
دنیای بیاینترنت در خانه دنیای خیلی خوبی است. دنیای رادیو است و کتاب. میخواهم بیشتر بشود.