صبح یادم رفت قرصامو بخورم و الان در وسط یکی از مهمترینهای جلسههای زندگیم (با اغراق زیاد خب) فکر میکنم همین الان از کار استعفا بدم و برم بخوابم.یا مثلا بزنم زیر گوش این خانم با شخصیت بغل دستی که جلسه بهم بخورد و من بروم بخوابم. یا مثلا بزنم خودم را به دل درد شدید. من چطور باید سه ساعت دیگر در اینجا باشم. یعنی امکانش از لحاظ فیزیکی وجود ندارد. حتی اگر چرت بزنم هم فقط بیست دقیقه خوب است. باز همین وضع میشود.
شما نمیدانید وقتی خواب به من حمله میکند، و کلمهاش حمله است، من حاضرم چه بکنم که بخوابم.
اینجا اعتراف میکنم که برای حرف کشیدن از من- که ندارم- نه باید مرا کتک زد، نه از در و دیوار آویخت نه ترساند. کافیاست نگذارند من بخوابم. مثلا نیمساعت جلوی خوابیدن مرا بگیرند. به همه کارهای نکرده عالم هم اعتراف میکنم.
استعفا بدهم؟