تاریخ انقضا کلمات سی‌سال به بالاها

«بین خواندن یک ایمیلهام به یک نفر ایمیلی را دیدم که جاییش نوشته بودم ” اگر نباشی می‌میرم” . مهم نیست که مخاطب اون جمله الان هست یا نیست؛ ابدا مهم نیست که من مردم یا نمردم. مهم اینه که یادم اومد سالهاست که دیگه به کسی این جمله را نگفتم. چه به راست؛ چه به دروغ.  یا بالکل رویین تن شدم؛ که نشدم، یا واقع‌بین؛ که عمرا، یا از بارِکلمات می‌ترسم. دراوج عشق هم، عاشقتم را محتاطانه استفاده می‌کنم. مثل فیلمهای هالیوودی به “دوستت دارم” و “ازت خوشم می‌آد” و “وقت گذراندن باشما بسیار لذت بخش است” بسنده می‌کنم. اینها کلمات من نیستند. عاشقتم، با اون همه نقطه که حتی از درست نوشتنش عاجزم ،”کلمه” من است. فکر کنم دارم بلوغ و محافظه‌کاریِ اطرافیانم را کپی می‌کنم. درهرحال، درکله من همیشه یک آدم مو آشفتهِ مست زندگی می‌کند که وقتی من زیر ایمیلم می‌نویسم، دلم برایت تنگ شده است، خودش را به درودیوار می‌کوبد که بنویس  ” دارم می‌میرم از دوریت لامصب”»

 

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.