نمیدانم این خوابهای آشفته مال مبل چرمی است که شبها رویش می خوابم، یا مال بطریهای شرابی که شب به شب خورده میشوند. (هوای مهآلود سن فرانسیسکو غیر از شراب قرمز چیزی نمیطلبد).
چند شب پیش خواب دیدم که یک بیمارستانی در ساری دارد غرق میشود. از طبقه سوم. یعنی طبقه دوم و سوم در حال غرق شدن بودند، اما همه چیز در طبقه اول امن و امان بود. مادرم پرستار دو تا بچه بود- از بچههای فامیل- طبقه اول مثل زمین گلف بود. فکر میکنم حتی در تپههای طبقه اول کرگدن هم دیدم.
(کسی فروید میخواند یا تعبیر خواب امام جعفر صادق که بگوید کرگدن لااقل مصداف آن یک چیز نباشد در خواب من)
بعد در همان گیر و دار غرق شدن شوهرخالهام بود که دست خالهام را از توی آبها میکشید. خاله ام داشت به من میگفت ( ده سال است که این را میگوید) که با آنکه آمدی ساری، باز هم بی معرفت شدی به ما سر نمیزنی. داشتم برایش توضیح می دادم که توی غار هستم.
از آنور همین خانه مادرم اینها در سکرمنتو بود. دیدم بابا دارد با یک آقایی که موهایش به سفیدی برف است، می رود ماهیگیری. آقای موسپید شبیه دراویش دوره گرد سریالهای تلوزیونی در شهرک سینمایی غزالی بود. (این را یادم است چون در خبرها بود که ساپیا دارد شهرک غزالی را میخرد). از مادرم پرسیدم این آقا کی هستند. مادرم گفت که خواستگار عمه ات است. پرسیدم درویش است جواب داد که بله. اولین وبسایت درویشهای ساری را به اسم درویش ات ساری داد کام را درست کرده. یک یاهو گفت و بعد با پدرم رفت.
حالا نگو همین عمه هنرپیشه نقش اول یکی از این ریالیتی شوهای آمریکایی است. همان که دوربین به دست با ملت زندگی میکنند. کیم کاردشیان اینها طوری. البته عمرا کون عمه من به اندازه کون خانم کاردشیان باشد، اما خب مثال است. بعد یک صحنهای بود که من و آقای مو سفید داشتیم یک جایی که بوتههای تمشک داشت میدویدیم و دوربینها دنبال ما بودند. همانجا یک خانم سیاه پوست ما را نشاند دم پلههای خانه اش و با ما صحبت کرد که چطور باید نقش های داستان را عوض کنیم.
یک خواب دیگر هم دیدم که حالا باید تعمق کنم جزیاتش یادم بیاید. چیزی که هست این است که دوباره خیلی خیلی خواب میبینم.
-
بایگانی
- جولای 2023
- ژوئن 2020
- می 2020
- آوریل 2020
- مارس 2020
- سپتامبر 2019
- جولای 2019
- مارس 2019
- فوریه 2019
- ژانویه 2019
- نوامبر 2018
- اکتبر 2018
- سپتامبر 2018
- آگوست 2018
- جولای 2018
- آوریل 2018
- مارس 2018
- فوریه 2018
- ژانویه 2018
- دسامبر 2017
- نوامبر 2017
- اکتبر 2017
- سپتامبر 2017
- می 2017
- آوریل 2017
- مارس 2017
- فوریه 2017
- ژانویه 2017
- دسامبر 2016
- نوامبر 2016
- اکتبر 2016
- سپتامبر 2016
- آگوست 2016
- جولای 2016
- ژوئن 2016
- می 2016
- آوریل 2016
- مارس 2016
- فوریه 2016
- ژانویه 2016
- دسامبر 2015
- نوامبر 2015
- اکتبر 2015
- سپتامبر 2015
- آگوست 2015
- جولای 2015
- ژوئن 2015
- می 2015
- آوریل 2015
- مارس 2015
- فوریه 2015
- ژانویه 2015
- دسامبر 2014
- نوامبر 2014
- اکتبر 2014
- سپتامبر 2014
- آگوست 2014
- جولای 2014
- ژوئن 2014
- می 2014
- آوریل 2014
- مارس 2014
- فوریه 2014
- ژانویه 2014
- دسامبر 2013
- نوامبر 2013
- اکتبر 2013
- سپتامبر 2013
- آگوست 2013
- جولای 2013
- ژوئن 2013
- می 2013
- آوریل 2013
- مارس 2013
- فوریه 2013
- ژانویه 2013
- دسامبر 2012
- نوامبر 2012
- اکتبر 2012
- سپتامبر 2012
- آگوست 2012
- جولای 2012
- ژوئن 2012
- می 2012
- آوریل 2012
- مارس 2012
- فوریه 2012
- ژانویه 2012
- دسامبر 2011
- نوامبر 2011
- اکتبر 2011
- سپتامبر 2011
- آگوست 2011
- جولای 2011
- ژوئن 2011
- می 2011
- آوریل 2011
- مارس 2011
- فوریه 2011
- ژانویه 2011
- دسامبر 2010
- نوامبر 2010
- اکتبر 2010
- سپتامبر 2010
- آگوست 2010
- جولای 2010
- ژوئن 2010
- می 2010
- آوریل 2010
- مارس 2010
- فوریه 2010
- ژانویه 2010
- دسامبر 2009
- نوامبر 2009
- اکتبر 2009
- سپتامبر 2009
- آگوست 2009
- جولای 2009
- ژوئن 2009
- می 2009
- آوریل 2009
- مارس 2009
- فوریه 2009
- ژانویه 2009
- دسامبر 2008
- نوامبر 2008
- اکتبر 2008
- سپتامبر 2008
- آگوست 2008
- جولای 2008
- ژوئن 2008
- می 2008
- آوریل 2008
- مارس 2008
- فوریه 2008
- ژانویه 2008
- دسامبر 2007
- نوامبر 2007
- اکتبر 2007
- سپتامبر 2007
- آگوست 2007
- جولای 2007
- ژوئن 2007
- می 2007
- آوریل 2007
- مارس 2007
- فوریه 2007
- ژانویه 2007
- دسامبر 2006
- نوامبر 2006
- اکتبر 2006
- سپتامبر 2006
- آگوست 2006
- جولای 2006
- ژوئن 2006
- می 2006
- آوریل 2006
- مارس 2006
-
اطلاعات