بایگانی سالانه: 2013

Its such a lonely night But its alright Its gonna be alright Im a little drunk But not that much to get lost in the city You know! I found more peace in your version in my mind The one … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

Instagram

This is what i see first everyday when i open my eyes.

منتشرشده در عکس | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای Instagram بسته هستند

دلم میخواست الان اینجا بودى و منو میدیدى. ارومم و فرفرى و خواب آلو. به همین سادگى.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

نجارى کردم حسابى. یه میز بزرگ ساختم با دو تا نیمکت با چوب خام. به جای مبل و صندلی، حالا فقط یه میز بزرگ دارم و یه تخت. از تو حیاط همسایه دوستم- که متروکه بود- کلى چوب مرده نرده … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

نامه برات بنویسم یک کلمه بگم که دیوونه شدم. بعد تو بگی مگه نبودی. من چرا دوباره اشکم شده دم مشکم. اه. پریود لعنتی.  

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

تقریبا خودمو به تخت بستم که دستم نره سمت این گوشی. درد داره.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

شاید یه وقتی هم آدم باید برگرده دونه دونه هرچی جای پا بوده رو -با درد- نگاه کنه. واسته بیرون خودش و نگاه کنه که ببینه چقدر همه چی توهم بوده و اینهمه اصرار من برای اینهمه هیچ نبودن…

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

Instagram

Mr. Tarantino, oh sir…

منتشرشده در عکس | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای Instagram بسته هستند

شاید هم همه این‌ها برای این است که از خودم خجالت می‌کشم. خجالت می‌کشم که بگویم کم آورده‌ام و دیگر نمی‌توانم. توانم تمام شده و سرشارم از نیاز. نیازی که هی انکارش می‌کنم. من آدم مسابقه نیستم، آدم زور الکی … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

به قول آقای هرمس، یادمان باشد که یک‌بار هم بنویسیم در خصوص سکس به عنوان وسیله دفاعی . بترسی که آدم‌ها برایت جدی شوند، نزدیک شوند، بخواهی ببینیشان، حتی از بودنشان لذت ببری…بهترین راه کشتن همه این‌ها آن است که … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند