بایگانی سالانه: 2012

تازه من خودم میدونم که وقتی میخوای آدرس بنویسی لازم نیست اولش سه تا دابلیو بذاری. فقط حالم گردانیده شده بود، نتونسم جوک رو برسونم. هرچند که هیچ اهمیتی هم واسم نداره. بعله.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

هفدهم ژانویه دو هزار و دوازده

– تازه من می‌دونم تو کی واقعی هستی کی خیالی -چطوری؟ -خیالی‌ات مهربونه، واقعی‌ات ناجنس

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای هفدهم ژانویه دو هزار و دوازده بسته هستند

شانزدهم ژانویه دو هزار و دوازده

«من همیشه نمی‌تونم باشم، اما هستم.»

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای شانزدهم ژانویه دو هزار و دوازده بسته هستند

پانزدهم ژانویه دو هزار و دوازده

با بچه‌ها نشسته بودیم دور آتیش تو حیاط خونه. همه پخش و پلا شده بودند دیگه کف زمین و ما هنوز استقامت می‌کردیم. ساعت سه صبح مثلا بود. بعد یه دفعه این همسایه سمت راستی اومد سمت ما با یه … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای پانزدهم ژانویه دو هزار و دوازده بسته هستند

چهاردهم ژانویه دو هزار و دوازده

شنیدن خبر طلاق دور و وری‌ها دیگه اصلا اتقاق غافلگیر‌کننده‌ای نیست. شاید دیگه ازدواج واسه نسل ماها کار نکنه، مگر اینکه بچه بیاد و ردیف کنه همه چی رو، حداقل واسه یه مدت خوبی.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای چهاردهم ژانویه دو هزار و دوازده بسته هستند

سیزدهم ژانویه دو هزار و دوازده

هفته اول مدرسه (این ترم تازه) تمام شد. یه کلاس فارسی درس می‌دم که درسش ملانصرالدینه. کتاب ملانصرالدین عمران صلاحی (جاش سبز) رو درس می‌دم. کلی باحاله. یه کلاس دیگه هم دستیار استاد هستم در خصوص تاریخ ایران مدرن. از … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای سیزدهم ژانویه دو هزار و دوازده بسته هستند

دوازدهم ژانویه دو هزار و یازده

فی‌البداهه باید باشه. کاملا ناگهانی و فی‌البداهه. تمرین تاتر نیست که آدم یه بار تذکر بگیره فردا رو صحنه بهتر اجرا کنه.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای دوازدهم ژانویه دو هزار و یازده بسته هستند

یازدهم ژانویه دو هزار و دوازده

“Lolita, light of my life, fire of my loins. My sin, my soul. Lo-lee-ta: the tip of the tongue taking a trip of three steps down the palate to tap, at three, on the teeth. Lo. Lee. Ta. She was … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای یازدهم ژانویه دو هزار و دوازده بسته هستند

دهم ژانویه دو هزار و دوازده

من «گناه»ش هستم. این همه چی رو توضیح می‌ده.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای دهم ژانویه دو هزار و دوازده بسته هستند

بساطی دارم من این روزها با این دو تا زن؛ آفرودایته و آتنا. پیرم کردن گور به گور شده‌ها

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند