بایگانی ماهیانه: دسامبر 2012

دختره گفت خب مگه مریضی؟ منم نگاش کردم.  

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

Instagram

منتشرشده در عکس | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای Instagram بسته هستند

هیچ چیزی، هیچ چیزی، هیچ‌ چیزی به خوبی اون لحظه که آدم نقشه سفر می‌کشه و بلیطشو می‌خره لذت بخش نیست. هیچی. ده روز میرم کالیفرنیا دیدار دوست و آشنا و خانواده، بعد یه دو هفته میرم شمال ایتالیا،‌ جنوب … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

می‌خوام بزرگ شدم نجار بشم.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

اینو هم بگم که واقعا واقعا من هی سعی می‌کنم کلی‌گویی نکنم که ایرانی‌ها فلان، مردهای ایرانی فلان، زن‌های ایرانی فلان. آدم خوب و بد همه جا هست. بعد من هم کلی مرد ایرانی خوب و زن ایرانی خوب تو … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

از دست صابخونه دارم فرار می‌کنم. تو این ده ساله تو این ممکلت همچین مشکلی نداشتم. فهمیدم یارو وقتی نبودم اومده تو اتاقم و یادداشتی چیزی هم نداشته. منم در خواست تعمیر چیزی نداده بودم. تازه اینو هم وقتی از … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند