بایگانی سالانه: 2007

شده تا به حال پروازتان تاخیر داشته باشد یا به علتی بیشتر از حد معمول مجبور شده باشید که در فرودگاه منتظر بمانید و از سر اتفاق نه قلم وکاغذ و کتابی باشد و اگر هم بود حس نوشتن و … ادامه‌ی خواندن→

اژدها کشان یوسف علیخانی را می خوانم اینروزها. تازه با پست برایم رسیده. ممنون فرستنده اش ام. کتاب روان است به روانی همان قصه ها. قصه ها را می خوانم و بعد رگه های آشنا به یادم میاید. همان قصه … ادامه‌ی خواندن→

American River Park walk way. Sunday Nov. 25th, 2007

خوشم میاید که سلیقه ام در انتخاب آقایان خوشتیپ حرف ندارد. این موجود را من از بچگی کشفش کرده بودم. این مجله ها تا سال دو هزار و هفت طولش دادنذ.

I had to take this photo with the flash light on and the turkey does not look as roasted as it was. James and Megan are our very special friends and it meant a lot for us to be invited … ادامه‌ی خواندن→

سوال اولش این است. “کجای تهران زندگی می کردی؟” ایران هم لابد جایی غیر از تهران ندارد. بعد از اینکه جوابش را دادی از تغییر صدا و لحنش می توانی بفهمی که آیا به قدر کافی بالا می نشستی یا … ادامه‌ی خواندن→

فردا چهاردهمین دوره “مسابقه دو برای سیر کردن گرسنه ها” در سکرمنتو برگزار می شود. من برای ده کیلومتر پیاده روی اش می روم. اگر اینطرف ها هستید و بهانه تان برای راه رفتن تنهایی است یک ایمیل بزنید یا … ادامه‌ی خواندن→

به زودی : یکشنبه ها با برگ و رنگ * حق مولف از آقای اولد فشن محبوبمان.

یک همکار خوشحال امروز ایمیل فرستاده که اگر قصد داریم برای بچه هایش کادوی کریسمس و سال نو بخریم سعی کنیم اسباب بازی نباشد و کتاب باشد. بعد هم گفت حالا اگر اصرار دارید حتما اسباب بازی بخرید لطفا فقط … ادامه‌ی خواندن→