بایگانی ماهیانه: سپتامبر 2006

یازدهم سپتامبر

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای یازدهم سپتامبر بسته هستند

عطر سنبل, عطر کاج

پارسال که خانم فیروزه دوماس تو دانشگاهمون سخنرانی و مراسم معرفی کتابشون رو داشتن, یکی از استادها که سردبیر روزنامه شهر هم هست در مورد کتاب ” Funny in farsi ” چیزی گفتن به این مضمون که این کتابی هست … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای عطر سنبل, عطر کاج بسته هستند

یه تبریک مخصوص به یه آدم مخصوص تر

من هفت سالم بود که تو سرو کله ات پیدا شد. مثل منا نشد که اسمت رو تو تاکسی بذارم. مامان گفت نیما. من تو دلم فکر کردم نیما و منا میشن شبیه هم و سر من بیکلاه میمونه. دیگه … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای یه تبریک مخصوص به یه آدم مخصوص تر بسته هستند

نی نی از کجا میاد.

به قول استاد نگارشمون یه سری از تجربه ها یونیورسال هست. به گفته اون هرجای دنیا وقتی تو زمستون یه دفعه از سرما میری تو کلاس گرم بعد از چند لحظه آب دماغت راه میافته و وای به حال وقتی … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای نی نی از کجا میاد. بسته هستند

من بیگناهم!!

ببینید . من امروز صبح اومدم سر کار ( الان تقریبا ساعت نه و نیم صبح هست). اینقدر کار داشتم و دارم که قصد وبلاگیدن هم نداشتم. چیزی هم نداشتم که بنویسم در موردش. یه چهار تا تلفن زدم و … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای من بیگناهم!! بسته هستند

کلاس ماه آگست تموم شد و مال سپتامبر از هفته بعد شروع میشه. اون خانم مانگ تو یه نانوایی تو قسمت بسته بندی کار گرفت. اون آقای مکزیکی تو مغازه “همه چی یه دلار” مشغول شد. اون آقا پسر اکراینی … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

ابرو میندازی بالا بالا…

من غلط بکنم. من بیجا بکنم. من….. من اگه همچی ابرویی بردارم. بابا دمت گرم جمهوری اسلامی. تو خودت یه پا که خوبه , هزارپا سانفرانسیسکویی.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای ابرو میندازی بالا بالا… بسته هستند

سه روز تعطیلی خوبی بود. فکر نمیکردم اینهمه کار کنم. دستمال بستیم سرمون و مثل دوتا بچه خوب خونه رو جمع و جور کردیم. آخ که چقدر خونه تمیز میچسبه. ظرفهای شسته. گاز تمیز. میز و مبل دستمال کشیده. تختی … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند