گذشتهی خوشی که به تلخی انجامیده. که برداری خاطره را ببری بگذاری توی اتاق زیر شیروانی. زندگی نکنی با آن. همینجور دستنخورده برای خودش یک گوشهای افتاده باشد. گاهی، هر از گاهی، بروی خاکش را بتکانی، استعمالش کنی، بعد دوباره بگذاری سر جایش و در را ببندی و برگردی به زندگی جاریات.
مرا در توییتر دنبال کنید
توییتهای منبلوط را در ایمیل بخوانید