بایگانی دسته: بلوط

‌رشته «مطالعات زنان» دانشگاه تهران حذف شد

رشته مطالعات زنان که طی سال‌های گذشته با تغییرات زیادی روبه‌رو شد و در نهایت به ایجاد گرایش‌های زن و خانواده و حقوق زن در اسلام منتهی شد، امسال در دانشگاه تهران هیچ ظرفیتی را به خود اختصاص نداده است. … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای ‌رشته «مطالعات زنان» دانشگاه تهران حذف شد بسته هستند

۱. توی ماشین گفتم یک چیزی می‌گویم که خیلی بد است و بی‌شعوری محض من است. اما نمی‌توانم توی دلم نگهش دارم. هر سه‌تایشان گفتند بنال! گفتم هه هه. فقط من هستم که یائسه نیستم! هر کدامش یک فحشی داد … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

خشونت خانگی‌ام باش

من همیشه صبح‌ها زودتر بیدار می‌شوم. معمولا از هر کسی که کنارم خوابیده زودتر بیدار می‌شوم. یک مدت مدارا می‌کنم که با ادب باشم، اما سخت است. حالا یا گشنگی است، یا هوس تنش است، یا حوصله سررفتگی است. بعد … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای خشونت خانگی‌ام باش بسته هستند

کولرها دوباره روشن شده. من سردمه. بخاری برقی می‌زنم خوابم می‌بره. قهوه می‌خورم بیدار بمونم، رعشه می‌گیرم، سیگار می‌کشم سرفه می‌کنم. من می‌گم کار کردن واسه سلامتی مضره، شما مخالفت کنید.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

حالا شما هی از ایران نخ بده و بسوزان. هی بسوزان. ما هم بالاخره اینور واسه خودمون دلی داریم، خدایی داریم. دنیا همیشه اینوری نیست که. البته که بترکی.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

حالا هی بشین روز بشمار. نمی‌رسه که.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

یعنی مرا می‌بند به درخت و با شلاق منطق و عقل می‌کوبد به بدن لختم. آنچنان حقایقی را که می‌خواهی ازشان فرار کنی را به تنت می‌چسباند که درد زخمش هم اگر خوب شود، جایش همیشه می‌ماند که تو باشی … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

از چند سال پیش بود که تصمیم‌ گرفتم تغییراتم را قبول کنم؟ فکر کنم لباس‌ پوشیدن اصلا نقش غریبی در این باور داشت که باید تغییر را قبول کرد. از موی مش‌ کرده و کت و دامن به لباس‌های رنگی … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

دود هنوزم از کنده (آقامون وحدانی) بلند می‌شه

عاشقی اگر می‌خواهید، لحظه‌خواه باشید: همان کنید که همان لحظه می‌خواهید؛ بی هیچ آدابی و ترتیبی. دل‌تان بوسه خواست یا آغوش، نوازش خواست یا رد کردن انگشت از لابه‌لای موهای فرخورده‌ی آدمی که رو به روتان نشسته و جدی‌ترین حرف‌های … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای دود هنوزم از کنده (آقامون وحدانی) بلند می‌شه بسته هستند

فکر کنم یواش یواش تبدیل به منحرف‌کننده قطب‌نما بشم. از این جنگولک‌های یخچال هم میشه بهم چسبوند. لامصب خب اعتیاد‌آوره. این سوراخ‌کنی محلمون هم تا دو شب بازه! خب آدم دلش می‌خواد تو مستی بهشون سربزنه سلام کنه دیگه 🙂

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند