دیروز به همزاد می‌گفتم که مشکل این است که آدم هیچ‌ وقت نمی‌تواند دلتنگی را ایزوله بررسی کند. یعنی نمی‌تواند بفهمد که آیا چون تنهاست دلش تنگ شده، و یا واقعا دلش تنگ شده. یا اینکه اگر کس دیگری هم بود باز دلش تنگ می‌شد یا نه. چون معمولا کس دیگری نیست. یعنی چون دلتنگی هست، کس دیگری هم نخواهد بود. شرایط بغرنجی است برای یک ذهن روانی.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.